درود بر شما

لينك باكس فرزندان ايران - فرياد هم صدائي مردم ايران و مسيري براي ارتباط ملي و اتحاد ملي در سال كوروش بزرگ - با قرار دادن كد لينك باكس فرزندان ايران در انتهاي ويرايش وب نوشت خود ما را در جريان بگذاريد تا لينك شما در جعبه نصب گردد .

سلام به عطيه و بقيه دوستان! قبلا هم در جاي ديگري نوشته‌ام كه همواره از اين حالت بيزارم كه خواننده‌اي با خواندن اين نوشته‌ها تصور كند كه شما مخالف چيزي و ما موافق همان چيزيم! يعني اصلا اين جبهه‌گيري را قبول ندارم. پس ممكن است كه من هم با خيلي از حرفهاي شما موافق باشم. يكي از اين حرفها ، اينست كه من هم معتقدم چراغي كه به خانه رواست به مسجد حرامست! و لعنت بر هر كسي كه اين قانون را قبول ندارد! لعنت بر هر كسي كه كارگر فقير ما را مي‌بيند و چشمهايش را مي بندد! لعنت بر هر كسي كه جوانان و زنان و معلمان و كارگران ما را تحقير مي‌كند! پس تا اينجاي كار ما هيچ اختلافي با يكديگر نداريم! اما من برعكس شما فكر نمي‌كنم كه ماجرا به همين سادگي باشد كه شما تصورش را مي‌كنيد. شايد هم واقعا مي‌دانيد و خود را به ندانستن مي‌زنيد! اي كاش در همه جاي دنيا همه به فكر چراغ خانه خود بودند! اي كاش، هيچ كشوري به خود اجازه نمي‌داد كه از هزاران كيلومتر آنطرف‌تر لشگركشي كند و بيايد در نقطه‌اي كه هيچ ربطي به او ندارد! اي كاش در بيخ گوش ما هزاران نظامي آمريكايي و انگليسي حضور نداشتند، اي كاش هيچ كنگره خارجي، بودجه‌هاي ميليون دلاري براي از بين بردن اين كشور تصويب نمي‌كردند! اي كاش هيچ رييس جمهور خارجي، در سخنراني‌هايش علنا نمي‌گفت كه خواستار از بين بردن ايران هستيم!... اما وقتي ميليونها چشم و گوش در همه نقاط عالم مي‌بينند و مي‌شنوند كه دولتهاي غربي كه همگي مدافع آزادي و دموكراسي هستند، براي ضربه زدن به ما چه پولهاي كلاني در اختيار دوستان ما در همين خانه بي‌چراغ! قرار مي‌دهند آيا ما حق نداريم كه قيد اين ضرب‌المثالها را بزنيم! تازه اين مقدارش را ما از دهان خودشان شنيده‌ايم و الا برنامه‌ها و نقشه‌هايي كه اين دولتها و به تبع آنها، همين دوستان خانگي، در سر دارند در ذهن ما هم نمي‌گنجد. و درست از اينجاست كه ما هم علي‌رغم اينكه چراغ خانه خود را مهمتر از خانه‌هاي ديگر مي‌دانيم، به مسجد پناهنده مي‌شويم تا جواب آنها را با نقشه خودشان بدهيم! يعني شما انتظار داريد كه آمريكا و حاميانش، به هزاران نفر از مزدورانش در داخل و خارج كشور كمكهاي ميليوني بكند، گروههاي تروريستي از قبيل منافقين و عبدالمالك ريگي ملعون وهابي را تجهيز كند و خون هموطنان بيگناه ما را بريزند، آنوقت ما دلمان به اشعار و مثالهاي باستاني خودمان خوش باشد! راستي نكند هموطنان شما تنها همان كساني هستند كه در زندانها بسر مي‌برند. پس آن آدمهاي بيگناهي كه در سيستان و خوزستان و ... كشته شدند، ايراني نبودند!! پس چرا يكبار براي مظلوميت آنها و خونهاي به ناحق ريخته آنها ناراحت نمي‌شويد و فرياد وامظلوما سر نمي‌دهيد!

دوست ناديده

من فكر كنم حاكمان ما اصلا به آن مثل معروف كه چراغي كه به خانه رواست به مسجد حرام ا ست كمترين اعتقادي هم ندارند. اسماعيل هنيه به تهران مي آيد و 500 ميليون دلار مي گيرد و مي رود . مي رود تا حقوق كارمندان فلسطيني را بدهد و كارگر ايراني هر روز فقيرتر مي شود ، حقوق خود را نمي گيرد و شبها در برابر نگاههاي معصوم كودكانش تنها سر به زير مي اندازد، معلم اين مرز و بوم مجبور مي شود براي گذران زندگي ، چندين نوبت كار كند و درسي كه در كلاس بايد بدهد را در كلاس خصوصي بدهد ، و بعد تنها به جرم اعتراض به اين وضع ، روز 23 اسفند به وحشيانه ترين حالت ممكن سركوب شود و به بند كشيده شود تا حتي در سر سال نو هم رافت مهرورزانه حاكميت مشمول حالش نشود و در اوين سال نو را آغاز كند و...

مي خواستم جواب جناب يزدي را هم بدهم ، آري ، شما درست مي گوييد ، وظيفه آزاد كردن زنان در بند ، زندانيان سياسي ، دانشجويان و .. به عهده رييس جمهور نيست ، اما وظيفه رييس جمهور اجراي قانون اساسي كه هست ! آيا امضا جمع كردن ، خلاف قانون است كه دوستان من اين روزها در اوين هستند ؟‏آيا دستگيري معلمان ، زنان ، كارگران ، دانشجويان قانوني است ؟‏پس اعتراض رييس جمهور كجاست ؟؟‏آيا همين وزارت علوم ، دانشجويان را ستاره باران نكرد ؟‏و مانع از تحصيل آنها ، رافت رييس جمهور كجاست كه با تمسخر در جواب ما مي گويد ، به شما درجه ستواني مي دهم!!