سلام دوستان یک مدت بود که از این دنیای مجازی کناره گرفته بودم و دلم نمی خواست به وبلاگ نویسی ادامه بدم چون دیدم که تو این کشور به فکر و اندیشه بهایی داده نمیشه ولی با شنیدن خبر دستگیری آقای بوترابی شوکه شدم و تصمیم گرفتم بخاطر ایشان هم که شده وبلاگ را فعال کنم .
برای من که وب گردی را چندین ساله ادامه میدم و با سایتهای مختلف آشنا هستم جای تعجب بود که مدیر بزرگترین و موثرترین سایت میزبان وبلاگها بدون هیچ مدرک و دلیلی دستگر شود .
امروز رفتم تو وبلاگش و نظرات آخرین نوشته اش را خوندم و خیلی دلم گرفت مخصوصا یادداشت فرزندش برایم حزن آور بود .
وبلاکش مثل همیشه نبود نه نوشته ای و نه آپ کردنی .
دوستان به نظر شما جای تاسف نیست که یکی از کسانیکه در ارتقاء ایران در وبلاگ نویسی نقش موثر داشته بدون دلیل دستگیر بشه . باز هم آزادی در تنگنا قرار گرفت . دکتر بوترابی کسی هست که من دلبستگی خاصی به ایشان دارم و همیشه از خواندن مطالبش  لذت می برم و درس می گیرم .
در کشور مرجعی نیست تا ما فریادمان را به گوشش برسانیم و از این همه تظلم دادخواهی کنیم؟؟!!
بدتر از آن سکوت مرگ آوری هست که وبلاگستان را در خودش فروبرده و صدای کسی در نمیاد .
مهرتان پاینده

سلام دوستان هفته آینده آبگیری سد سیوند آغاز خواهد شد و آثار تاریخی بیشماری از جمله شهر بزرگ و تاریخی دوره هخامنشی نیز در زیر آب مدفون میشود .
 باستان شناسان با کاوشهای جدید متوجه شده اند که تنگه بلاغی که پاسارگارد و تخت جمشید را به هم متصل می کنید دارای تمدن ویژه ای بوده و لازمه تا آثار مدفون شده در این ناحیه مورد کاوش قرار گیرد .
رطوبت ناشی از دریاچه سد سیوند بنا بر اعلام رسمی مسئولین بناهای تاریخی تخت جمشید به مرور زمان موجب تخریب دو مجموعه تاریخی بین اللملی می شود و در واقع از الان مشخصه که این بناهای فرهنگی که شهرت جهانی داشته و جزو میراث فرهنگی دنیا هستند در اثر ندانم کاری مسئولین تخریب و تمدن چندین هزار ساله ایران ویران خواهد شد .
شاید بدانید که اخیرا استوانه گلی منتسب منقوش به پیام کوروش کبیر پیدا شده که هم اکنون از طرف سازمان ملل ترجمه و به عنوان منشور حقوق بشر در نظر گرفته شده است .
ما جوانان ایرانی برای حفظ هویتمان باید به پا خیزیم و در برابر محو شدن تمدنمان عکس العمل نشان دهیم .
اعلامیه پست قبلی را هم مطالعه نمائید و به جمع مدافعین کوروش عدالت گستر بپیوندید .

مهرتان پاینده و اهورا مزدا نگهدارتان
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
متاسفانه با خبر شدم سد سیوند علی رغم مخالفت گسترده داخلی و بین المللی آبگیری و آثار تاریخی و تمدن ایران در زیر آب مدفون گردید .

سلام دوستان این روزها دوتا بحث تو محافل سیاسی بهش زیاد پرداخته می شود . یکی مسئله انتخابات مجلس هشتم و دیگری سفر احتمالی رئیس مجلس نمایندگان کنکره آمریکا به ایران .

موضوع انتخابات همیشه دو چیز را در ذهن من تداعی میکنه
1- فصل انتخابات که فرا میرسه تازه مسئولین یادشون میاد که مردمی هم هستند که باید بهشان توجه بشه و دردها و گرفتاریهایشان بررسی و فکری براش بکنند و فقط تو این ایام شعارهای دهن پرکن سر میدن و از مردم و دردهایشان حرف و حدیث آنچنانی سر می دهند و وقتی بنابه قول معروف خرشان از پل رد شد باز هم مردم فراموش میشوند و روز از نو و شروع می کنند به تقسیم قدرت و سهم خواهی و بیچاره مردم که تا کی باید به اینها اعتماد کنند و تا کی باید بازیچه دستشان باشند .
چرا وقتی مسئولین به حضور مردم نیاز دارند اونها با تمام توان و با وجود مشکلات و نارساییها وارد میدان می شوند ولی وقتی مردم به مسئولین نیاز دارند اونها در تعاملات حزبی با رقیبان گرفتارند و وقتی برایشان نمی گذارند .
2- باز هم داستان تکراری رد صلاحیتها شروع خواهد شد و گروهی از این ابزار برای بیرون کردن رقیب از میدان استفاده خواهند کرد و از مردم توفیق انتخابات آزاد را خواهند گرفت .

موضوع بعدی سفر رئیس مجلس نمایندگان کنکره آمریکا به ایران است .
حالا که مسئولین ایالات متحده با حسن نیت پیشقدم شده و آمادگی خود را برای مذاکره اعلام کردند نمی دانم چرا بعضیها نمی خواهند این دیوار بی اعتمادی از میان برداشته بشه . تا کی باید شاهد جنگ و جدال باشیم .
این گروه بر خلاف هیئت حاکمه جنگ طلب نبوده و برای صلح قدم برمی دارند و با سیاستهای بوش هم مخالفند دیگه از این بهتر چی می خواهیم ؟
در آینده بیشتر به این موضوعات ، مخصوصا انتخابات خواهم پرداخت

مهرتان پاینده باد
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
دوستان عزیز برای دفاع از آثار تاریخی ایران زمین این اطلاعیه را بخوانید و به معترضین آبگیری سد سیوند بپیوندید . آریایی به پا خیز میهنت در خطر است

 آدرس سازمان : خیابان آزادی ٬ نبش یادگار امام

امروز شاهد رأفت اسلامی آقای رییس جمهور بودیم! مردی که با لبخند‌هایش، مژده آزادی نظامیان انگلیسی را به دنیا داد و آنرا هدیه ملت ایران به ملت انگلیس نامید!...

آقای رییس جمهور! ما کاری نداریم به اینکه آن نظامیان چه جرمی مرتکب شده‌اند. آنقدر این چند روزه صدا و سیمای ما برای آنها برنامه پخش کرد که انرژی هسته‌ای به فراموشی سپرده شد! همه ما می‌دانیم که موضوع تجاوز به یک کشور، مساله ساده‌ای نیست که به این راحتی حل شود. همه ما می‌دانیم که اگر یک چنین اتفاقی برای هر کشور دیگری و به خصوص همین انگلیس پیش می‌آمد، آنها به آسانی از کنار این موضوع نمی‌گذشتند. همانطوریکه ما گذشتیم. البته در اینجا من قصد ندارم که با این تصمیم شما مخالفت کنم. شاید این تصمیم شما بهترین گزینه در چنین شرایطی باشد و شاید تأثیر این هدیه شما بیشتر از داد و فریاد و جنجال باشد! اما هدفم از نوشتن این مطلب بیان مسائل دیگری است...

آقای رییس جمهور! اکنون که صحبت از رأفت اسلامی است، پس لطف کنید کمی از آن رأفت را برای ما ایرانیان هم مصرف کنید! ما نه متجاوزیم و نه انگلیسی! ما ملت ایرانیم! ما دانشجویان همین سرزمینیم! ما روزنامه‌نگاران همین مملکتیم! ما زنان و دختران همین میهنیم! ما جوانان و نوجوانان همین خاکیم!... شما که حتما معتقد به این مثل معروف و زیبا هستید که چراغی که به خانه رواست به مسجد حرامست! پس عاجزانه خواهش می‌کنیم گوشه‌ای از آن لبخند‌های زیبا را به ما هم هدیه بدهید! یادمان نرود که جوانانی هم سن و سال همین نظامیان انگلیسی! نه به خاطر تجاوز به ایران بلکه تنها به اتهام تجاوز به حریم اندیشه انحصارطلبانه بعضی‌ها، به زندان افتاده‌اند! لطفا این هدیه را هم به ملت بزرگ و محبوب ایران بدهید! 

سلام دوستان نمیدونم چرا هر جا که پا میگذاری با در بسته روبرو میشی ، دست و بالت بسته هست . اعتراض هم که ابدا ، چند نفر پیدا میشن تا تو را با انواع و اقسام تهمتها از اظهار نظر کردن پشیمان کنند .
یه وقت حرفی نزنی که به قبای فلانی بر بخوره و بعدش که دیگه واویلاست تا دلت بخواد همراهانش می ریزند سرت و به کلمه کلمه حرفهایت اشکال می گیرند . غافل از اینکه خودشون پر از اشکالند و در خواب غفلت و کسی نیست که بیدارشان کنه و اگر هم یکی پیدا بشه و بخواد از خواب بیدارشان کنه خودشون را به از ما بهترون وصل میکنن .
حالا بیا و درستش کن . با همه عیب و ایراد هایشان باید در بست قبولشان کنیم . چرا ؟
دوست عزیزم پیمان بحثی را شروع کردند من هم خواستم ادامه اش بدم ولی وقتی گفتگوهای اعتراض به وبلاگهای منتخب را خوندم منصرف شدم و به همین چند خط اکتفا می کنم و روزهای دیگه باز هم در خدمتتان هستم .
آقا پیمان یک دفعه هوس نکنی نوشته های منو سانسور کنی !
ارادتمند شما خشایار